در تركيب تجاري موارد زير ميتواند باعث شناسايي ماليات انتقالي شود:
تعديلات ارزش منصفانه در تلفيق كه موجب شود مبلغ دفتري داراييها و بدهيهاي شركت فرعي در صورتهاي مالي تلفيقي با مبلغ دفتري آن در صورتهاي مالي جداگانه شركتهاي فرعي و همچنين مبناي مالياتي آن در شركتهاي فرعي متفاوت باشد:
داراييها، بدهيها و بدهيهاي احتمالي قابل تشخيص يك شركت فرعي در صورتهاي مالي تلفيقي به ارزش منصفانه در تاريخ تحصيل شناسايي ميشود. در نتيجه، مبالغ شناسايي شده در صورتهاي مالي تلفيقي با مبالغ دفتري در صورتهاي مالي شركت فرعي متفاوت خواهد بود. به طور معمول، مبناي مالياتي داراييها و بدهيها در تركيب تجاري تغيير نميكند؛ زيرا مبناي مالياتي در صورتهاي مالي شركتهاي فرعي همان مبالغ درج شده در صورتهاي مالي است كه مبناي ارسال اظهارنامه نيز مي باشد.
براي مثال اگر ارزش منصفانه املاك يك شركت فرعي در تاريخ تحصيل آن شركت بيشتر از مبلغ دفتري آنها در صورتهاي مالي شركت فرعي باشد، اين املاك در صورتهاي مالي تلفيقي به ارزش منصفانه شناسايي ميشود و مبناي مالياتي آن هم تغيير نميكند. در اين شرايط، با تحصيل يك شركت فرعي تفاوت موقتي مشمول ماليات ايجاد ميشود. براي انعكاس آثار مالياتي بازيافت ارزش منصفانه دارايي در آينده، بدهي ماليات انتقالي از اين بابت در صورتهاي مالي تفيقي شناسايي ميشود. با توجه به اينكه تعديل ارزش منصفانه مربوط به دارايي يا بدهي شركت فرعي است، ماليات انتقالي ناشي از تعديل ارزش منصفانه بايد با نرخ ماليات شركت فرعي به حساب گرفته شود.
داراييها و بدهيهايي كه در زمان تحصيل در صورتهاي مالي تلفيقي شناسايي شده است، اما در صورتهاي مالي شركتهاي فرعي شناسايي نشده است:
در زمان تحصيل، ممكن است داراييها و بدهيهايي شناسايي شود كه قبلا در شركت فرعي شناسايي نشده است. اين حالت بيشتر در مورد داراييها نامشهود مصداق دارد. در مواردي كه اين داراييها و بدهيها شناسايي ميشود، ماليات انتقالي آن نيز بايد شناسايي شود. داراييها يا بدهيهاي شناسايي شده بيانگر جريانهاي ورودي يا خروجي اقتصادي براي شركت فرعي است و در نتيجه ماليات انتقالي آن بايد با نرخ ماليات شركت فرعي شناسايي شود. اين داراييها و بدهيها شناسايي و ماليات انتقالي آن به عنوان بخشي از خالص داراييهاي قابل تشخيص تحصيل شده شناسايي ميشود. اگرچه شناسايي ساير داراييها و بدهيها در تاريخ تحصيل ممكن است باعث ايجاد ماليات انتقالي شود، اما شناسايي سرقفلي اثري بر ماليات انتقالي نخواهد داشت.
در مواردي كه ماليات انتقالي در زمان تركيب تجاري ايجاد ميشود و توسط شركت فرعي قبلا شناسايي نشده است، اين ماليات بايد در زمان حسابداري اوليه براي تركيب تجاري شناسايي شود. شناسايي ماليات، بر سرقفلي يا سود خريد كمتر از قيمت تاثير ميگذارد.
منبع: کتاب راهنمای استاندارد حسابداری شماره 35، دانیال محجوب، انتشارات انجمن حسابداران خبره ایران