اوراق بهادار با پشتوانه دارایی، اوراق بهاداری هستند که به پشتوانه تجمیعی از حسابهای دریافتنی یا داراییهای مالی و جریانهای درآمدی آنها منتشر و عرضه میشود. بهصورت مفهومی ساختار این اوراق، مشابه اوراق بهادار با پشتوانه وامهای رهنی است، با این تفاوت که پشتوانه اوراق رهنی، وامهای رهنی مانند وامهای رهنی با نرخ بهره ثابت و یا نرخ بهره شناور، وامهای مسکونی و یا تجاری و غیره است، درحالیکه پشتوانه اوراق بهادار با پشتوانه دارایی، وامهای غیر رهنی است. این وامها شامل وامهای خودرو، حسابهای دریافتنی کارتهای اعتباری وامهای خرید اثاثیه، وامهای دانشجویی و دانشآموزی و ... است.
به دلیل وجود تنوع در داراییهای پرتفوی پشتوانه این اوراق، ریسک اعتباری غالباً متعادل میشود. زمانی که نرخ بهره بازار کاهش پیدا میکند، افراد بیشتر سعی میکنند که مسکن خود را تأمین مالی مجدد کنند تا اینکه برای اتومبیل خود این کار را انجام دهند. بهعبارتدیگر، ورقه بهادار با پشتوانه دارایی بیانگر اوراق بهاداری است که دربردارنده انتفاع مالی ناشی از پورتفویی از داراییهاست. انتشار اوراق بهادار با پشتوانه داراییها، به نحوی است که در آن مجموعهای از داراییهای مولد یک شرکت بهمنظور انتشار اوراق بهادار قابلعرضه به سرمایهگذاران گردآوری و به شرکتی که به همین منظور تشکیل شده است، واگذار میشود.
درآمدهای حاصله از داراییهای مولد واگذاری شده، پس از کسر هزینههای مدیریتی، برای پرداخت بهره یا سود به دارندگان این اوراق که به شکل اوراق قرضه یا سهام هستند، به کار میرود اوراق قرضه دارایی برای ناشر اوراق جذاب هستند، زیرا ساختار آنها این اجازه را میدهد که داراییهای خود را از ترازنامه خارج کرده و سرمایه خود را برای فعالیتهای دیگر آزاد کنند. همچنین اوراق قرضه دارایی برای ناشر این امکان را فراهم میکند تا داراییهای تضمین نشده و با اعتبار اندک را به فروش برسانند بهمنظور انتشار اوراق قرضه دارایی، شرکت اقدام به ایجاد نهاد واسط یا موجودیت با هدف خاص میکند و داراییهای خود را به آن میفروشد. درحالیکه معمولاً از شرکت اصلی بهعنوان ناشر اوراق قرضه دارایی یاد میشود، اما بهصورت قانونی این شرکت واسط است که آنها را منتشر کرده و به سرمایهگذاران میفروشد.
برای مصون نگهداشتن سرمایهگذاران از ریسک ورشکستگی احتمالی شرکت، سه روش قانونی حمایتی به کار گرفته میشود:
- انتقال داراییها از شرکتی که داراییهایش پشتوانه اوراق هستند، امکانپذیر نیستند.
۲. سرمایهگذاران از جریانات نقدی داراییها، سهم مشخصی و معینی را دریافت میکنند.
٣. یک توافقنامه قانونی صریح در زمینه عدم یکپارچگی داراییها صادر شده و این اطمینان را ایجاد میکند که داراییهای شرکت واسطه را نمیتوان در زمان ورشکستگی، همراه با سایر داراییهای شرکت یکپارچه کرد.
منبع: كتاب نقش ابزارهای مالی در توسعه بازار سرمایه، نوشته محمدرضا قنبري، احمد اكبري و پگاه امين نژاد، انتشارات انديشه عصر (مطالب با اجازه كتبي مولفين و ناشر منتشر شده است)